کد خبر : 1210
تاریخ انتشار : 26 خرداد 1400

مقاله/ نوآوری دیجیتال رمز توسعه و پیشرفت شهر

مقاله/ نوآوری دیجیتال رمز توسعه و پیشرفت شهر

نیک نیوز: فناوری های دیجیتال به تحول بخشهای بزرگی از اقتصاد و جامعه ما کمک می کنند. نه تنها پنج شرکت با ارزش در جهان به بخش دیجیتال تعلق دارند، بلکه ماهیت نوآوری نیز دچار یک تحول دیجیتالی شده است. اهمیت نوآوریهای کلاسیک محصول به نفع مدلهای جدید تجاری که توسط سیستم عاملهای فناوری دیجیتال فعال می شوند ، کاهش یافته است. نوآوری دیجیتال علاوه بر تبدیل مدل های تجاری، منجر به تغییر فرهنگ کارآفرینی نیز می شود: سرمایه گذاری های دیجیتال می توانند با سرعت و مقیاس گسترده ای رشد کنند (هوانگ و همکاران 2017) و بنیان گذاران می توانند انحصارات موقت یا استثنایی های بزرگ را با سرمایه خارجی کمتری ایجاد کنند (Kurz 2017). اینکه آیا این امر موجب افزایش یا کاهش رفاه اجتماعی، نرخ اشتغال و کیفیت کلی زندگی می شود، مورد بحث است (رجوع کنید به Brynjolfsson and McAfee 2013؛ Davenport and Kirby 2015).

نوآوری دیجیتال دیگر فقط تجارت شرکت های نرم افزاری نیست. از آنجا که نرم افزار یکی از مولفه های اصلی تمایز و نوآوری در بیشتر محصولات، فرآیندها یا خدمات امروزی است، نوآوری دیجیتال اکنون توسط تعداد بیشتری از شرکت‌ها انجام می‌شود (Svensson and Taghavianfar 2015؛ Yoo et al. 2012). برای بسیاری از شرکت‌ها ، دور شدن از رویکرد IT فقط به عنوان یک کالا یا به عنوان یک ماشین برای ادامه کار، یک چالش ویژه است. (مانند کار آن را در مقاله معروف خود "IT مهم نیست") ارائه داد (Carr ، 2003)

در عوض، آنها باید راهی پیدا کنند تا با ارائه فرصت های جدید ارائه شده توسط یک فضای دیجیتال و اقتصادی که سریع تغییر می کند ، وظیفه ایجاد یک محیط IT پایدار و قابل پیش بینی برای تجارت فعلی خود را تنظیم کنند. به عنوان مثال، سازنده خودرو Tesla Inc با استفاده از فن آوری های دیجیتال برای به روزرسانی نرم افزار از طریق هوا و تشخیص از راه دور، به طور خودکار مسائل مربوط به اتومبیل را شناسایی کرده و قرار ملاقات های مراکز خدمات را برنامه ریزی می کند یا تکنسین های موبایل را می فرستد. علاوه بر غنی سازی دیجیتالی اجزای فنی در اتومبیل، این تحول دیجیتالی خدمات اتومبیل همچنین به معنای تغییر اساسی در مدل تجاری ساخت اتومبیل های سنتی است ، به عنوان مثال ، در روش ارائه گاراژها و خدمات مرتبط با آن به مشتری.

بنابراین ، "نوآوری دیجیتال" چیست و چه چیزی واقعاً در مورد نوآوری انجام شده با و برای فناوری های دیجیتال متفاوت است؟ چگونه یک سازمان می تواند قابلیت های نوآوری دیجیتال خود را ارتقا دهد؟ و چگونه می توان آن نوآوری های دیجیتالی را در بخش IT یک سازمان پیاده سازی کرد؟ بخشهای بعدی قبل از اینکه با ترسیم مسیری برای تحقیقات بیشتر در مورد نوآوری دیجیتال نتیجه بگیریم ، به این سوالات می پردازند.

2 درک نوآوری های دیجیتال: از محصولات گرفته تا سیستم عامل ها

 "نوآوری دیجیتال" چیست و واقعاً چه تفاوتی با آن دارد؟ فناوری دیجیتال دارای سه ویژگی اساسی است که ماهیت نوآوری ها را تغییر می دهد: اول ، هرگاه دیجیتالی شود ، اطلاعات می توانند توسط هر دستگاه دیجیتال صرف نظر از محتوای آن ذخیره ، تغییر شکل داده ، انتقال داده و ردیابی شوند (یو و همکاران 2010).

دوم ، اطلاعات دیجیتالی از طریق برنامه نویسی مجدد قابل ویرایش است ، و باعث می شود راه حل های دیجیتالی پس از استقرار با تعامل با سیستم های خارجی ، قابل تغییر شود و سوم ، برای ایجاد فناوری دیجیتال ، ذاتاً خود ارجاعی ، فناوری دیجیتال لازم است (de Reuver et al.، 2016؛ Yoo et al. 2010). به این معنی که فناوری دیجیتال هم نتیجه و اساس توسعه نوآوری های دیجیتالی است ، که مقیاس پذیری بالا و موانع ورود کم را در پی دارد و منجر به مشارکت گسترده و نوآوری دموکراتیک می شود (یو و همکاران ، 2010).

شکل 1: تعریف: نوآوری دیجیتال

نوآوری دیجیتالی به معنای نوآوری در محصولات ، فرآیندها یا مدل های تجاری با استفاده از سیستم عامل های فناوری دیجیتال به عنوان وسیله یا هدف در داخل و بین سازمان ها است.

همگرایی به این معنی است که فناوری های دیجیتال اجزای جداگانه قبلی را با هم ترکیب می کنند. به عنوان مثال ، آیفون ویژگی های یک پخش کننده موسیقی ، یک دوربین فیلمبرداری ، یک واحد GPS ، یک مرورگر وب و یک تلفن سنتی را در کنار هم جمع کرده است.

تولید کننده این واقعیت است که فناوری های دیجیتال ذاتاً پویا ، قابل توسعه و انعطاف پذیر هستند. با توجه به مثال بالا ، آیفون علاوه بر ترکیب ویژگی های فنی مختلف ، امکان گسترش نامحدود با افزودن ویژگی هایی برای افزایش ارتباطات یا قابلیت های بازی را از طریق AppStore خود فراهم می کند.

این دو ویژگی به فناوری دیجیتال اجازه می دهد تا هم پایه و اساس ("فناوری دیجیتال به عنوان وسیله ای") و هم نتیجه ("فناوری دیجیتال به عنوان یک هدف") نوآوری های دیجیتال باشد. به عبارت دیگر ، فناوری دیجیتال امکان نوآوری توزیع شده ، نوآوری ترکیبی و سیستم عامل های فناوری دیجیتال را فراهم می کند (یو و همکاران 2012).

نوآوری توزیع شده بدین معناست که نوآوری های دیجیتال اغلب از جمع آوری و (دوباره) ترکیب اطلاعات رمزگذاری شده دیجیتالی در آن سوی مرزهای سازمانی حاصل می شوند (Lusch and Nambisan 2012؛ Yoo et al. 2012). رابط های باز با استفاده از منابع دیجیتال خارجی ، ضمن ایجاد امکان دسترسی به سایر همكاران ، به منابع دیجیتالی تولید شده در فرآیند ، ایجاد خدمات دیجیتالی را می دهند. به عنوان مثال ، بسیاری از برنامه های محبوب رسانه های اجتماعی ، مانند اینستاگرام ، فیس بوک و اسنپ چت ، از دوربین های گوشی های هوشمند استفاده می کنند تا کاربران را قادر به گرفتن ، ویرایش و به اشتراک گذاری عکس ها کنند. به نوبه خود ، آنها رابط هایی برای ارائه داده های کاربر به تبلیغ دهندگان ارائه می دهند.

نوآوری ترکیبی به این معنی است که راه حل های دیجیتال جدید اغلب با ترکیب ماژول های موجود با قابلیت های دیجیتال تعبیه شده یا ترکیب ماژول های مختلف با همان استاندارد ایجاد می شوند. این امر منجر به طیف وسیعی از ترکیبات احتمالی فناوری های دیجیتال و در نتیجه طیف گسترده ای از فرصت های نوآوری باز می شود که توسط این فناوری های دیجیتالی قابل ترکیب مجدد امکان پذیر می شوند.

علاوه بر این ، ویژگی انعطاف پذیر فناوری دیجیتال امکان ادغام مدولار اجزا into را در سیستم عامل های فناوری دیجیتال فراهم می کند. در نتیجه ، فناوری های دیجیتالی شرکت ها را قادر می سازند تا با ایجاد بسترهای دیجیتالی و نه محصولات منفرد ، نوآوری ایجاد کنند. سکوی فناوری دیجیتال "یک بلوک ساختاری است ، که یک عملکرد اساسی را برای یک سیستم فناوری فراهم می کند - که به عنوان بنیادی عمل می کند که سایر شرکت ها می توانند محصولات ، فناوری ها یا خدمات مکمل را توسعه دهند" (Gawer 2011 ، ص 2). به عنوان مثال ، بسیاری از شرکت های متولد دیجیتال ، مانند فیس بوک ، اوبر و Airbnb ، یک بستر فناوری دیجیتال را با مجموعه ای از ویژگی های اصلی ارائه می دهند که ممکن است با کمک های مکمل بازیگران خارج از سازمان گسترش یابد.

نوآوری های دیجیتالی به ندرت منطق سنتی حاکمیت و هماهنگی را دنبال می کنند بلکه بیشتر از فرصت های موجود در یک اکوسیستم دیجیتال پدید می آیند (ام و همکاران 2013). این امر منجر به ایجاد شبکه های متصل به هم می شود. استارت آپ های دیجیتال در چنین شبکه هایی متولد می شوند ، به این معنی که اگر از توانایی های ارائه شده توسط دیگران در اکوسیستم بهره مند شوند ، می توانند در مقیاس گسترده ای و به روش های غیرمعمول توسعه و رشد کنند (Tumbas et al. 2015). . 2013) به عنوان مثال ، فعالیت نوآوری دیجیتال بسته به تحریک ، تسهیل و مدیریت شیوه ها در سیستم عامل های مختلف متفاوت است (Bresnahan and Greenstein 2014؛ Tiwana et al. 2010). مقایسه بین سیستم عامل های توسعه برنامه برای سیستم عامل های تلفن همراه iOS (فروشگاه App) و آندروید (Google Play) اغلب به عنوان یک مثال است. اگرچه هر دو سیستم عامل دارای ترتیبات فنی مشابهی هستند ، اما فعالیت نوآوری به دلیل تفاوت در طراحی ، معماری و تنظیمات حکومتی ، تفاوت قابل ملاحظه ای بین آنها دارد (de Reuver et al. 2016؛ Gawer 2014). این امکان را برای کاربران فراهم می کند تا با ایجاد آسان سازی سفارشی سازی تنظیمات پلتفرم دیجیتال به نیازهای خود ، در ایجاد نوآوری های دیجیتالی مشارکت کنند.

وقتی نوبت به توسعه نوآوری های دیجیتالی می رسد ، راه حل های بدست آمده غالباً ویژگی های محصولات و خدمات را به طور همزمان در بر می گیرند ، بنابراین آنها اغلب به عنوان نوآوری در خدمات یا سیستم های خدمات محصول توصیف می شوند (Matzner et al. 2018). به عنوان مثال ، دیدگاه منطق خدمات غالب (به طور خلاصه منطق SD) ، ناشی از رشته بازاریابی ، خدمات را مجدداً به عنوان استفاده از دانش تخصصی از طریق فرآیند تولید ارزش در شبکه ای از ارائه دهندگان ، مشتریان ، ذی نفعان و سایر خدمات ، تصور می کند. بازیگران (وارگو و لوش 2004). این مفهوم خدمات همچنین مستلزم آن است که نوآوری خدمات یک فرآیند مشارکتی شبکه ای برای ایجاد ارزش مشترک است که توسط سیستم های پیچیده فنی-اجتماعی با منابع دیجیتال قابل ترکیبی فعال می شود (بارت و همکاران 2015). به عنوان مثال ، فرصت های گسترده برای تجزیه و تحلیل و اتوماسیون ، که با ترکیبی از داده های بزرگ ، اتوماسیون فرآیند رباتیک ، یادگیری ماشین و هوش انسانی فراهم می شود ، به طور قابل توجهی قدرت خلاقیت در طراحی خدمات را گسترش می دهد. این تحول دیجیتالی نوآوری در خدمات زمینه های جدیدی از مطالعه را ایجاد می کند ، مانند مهندسی سیستم های خدمات ، که به عنوان طراحی و توسعه سیستماتیک سیستم های خدمات تعریف شده است (Böhmann et al. 2014). باز هم ، یک ویژگی اساسی خدمات این است که در عمل روزمره مردم شکل می گیرد (بارت و همکاران 2015).

3 سازماندهی نوآوری دیجیتال: از فرایندها تا رویه ها

چگونه یک سازمان می تواند قابلیت های نوآوری دیجیتال خود را ارتقا دهد؟ به طور سنتی ، نوآوری اغلب به عنوان یک روند نوآوری گسسته ، خطی و پی در پی با مراحل واضح مرتب ، متفاوت و متوالی توصیف می شود. به عنوان مثال ، تید و بسانت (2011) فرایند نوآوری را به جستجو ، انتخاب ، پیاده سازی و ضبط تقسیم می کنند. چسبرو (2003) بین تحقیق و توسعه تفاوت قائل می شود.

فرآیند نوآوری دسوزا (2011) شامل ایده پردازی ، حمایت و غربالگری ، آزمایش ، تجاری سازی و انتشار و پیاده سازی است. و فیچمن و همکاران (2014) بین کشف ، توسعه ، انتشار و تأثیر تفاوت قائل می شود.

هدف از چنین فرآیندهای نوآوری اساساً هماهنگی فعالیتهای کارگزاران منفرد و سازماندهی مناسب این فعالیتها با توجه به شرایط تکرار شونده است (Tidd and Bessant 2011). چنین فرآیندهای نوآوری همچنین شرط لازم نوآوری های دیجیتالی است ، اما به تنهایی برای پیشرفت قابلیت های نوآوری دیجیتال یک سازمان کافی نیست: اگر سازمان ها از نوآوری های ترکیبی و توزیع شده پشتیبانی کنند ، قابلیت های نوآوری دیجیتال افزایش می یابد. برای این منظور ، شرکت ها همچنین باید "شیوه های" کسانی را که به طور فعال نوآوری های دیجیتالی را توسعه می دهند درک کنند و از آنها حمایت کنند. در زمینه نوآوری دیجیتال ، ما از این به عنوان "شیوه های نوآوری دیجیتال" یاد می کنیم.

شکل 2: تعریف: روش نوآوری دیجیتال

در راستای ایده پردازی های اخیر ، ما شیوه های نوآوری دیجیتال را به عنوان یک مجموعه متداول و متداول از فعالیت های تعاملی هدف گرا ، واسطه فناوری دیجیتال و اجتماعی در زمینه نوآوری دیجیتال درک می کنیم.

این روشها توسط انسانهایی انجام می شود که با اراده و هدفمند فعالیتهای خود را با استفاده از مغز ، بدن و اشیا material مادی خود انجام می دهند تا نیازها و اهداف آنها را برآورده کنند (Kaptelinin and Nardi، 2009). در واقع ، عملکردها اجتماعی بودن انسان را تشکیل می دهند و انسان بودن قبل از هر چیز به معنای "انجام دادن" در یک زمینه اجتماعی به معنای انسان است (نیکولینی 2012 ، صص 105–118).

شیوه های نوآوری دیجیتال اغلب در داخل مرزهای سازمان توسط کارمندان مبتکر و کارآفرین انجام می شود ، از این رو موسسات سرمایه گذاری داخلی نامیده می شوند (Desouza 2011، p. 5). کارآفرینی درون سازمانی نوعی مشارکت مستقیم است که در آن کارمند ابتکار عمل را برای تولید ، توسعه و اجرای ایده هایی برای راه حل های نوآورانه به عهده می گیرد (Høyrup et al. 2012؛ Kesting and Ulhøi 2010). در درون هر کارمند یک پتانسیل نوآورانه نهفته است که سازمانها به دنبال پرورش و تسهیل آن هستند (Hargadon and Bechky، 2006؛ Kristiansen and Bloch-Poulsen 2010). شبکه های خود سازمان دهی کارمندان عامل مهمی در توسعه نوآوری های دیجیتالی است و هر روز شرکت های بیشتری جمع آوری ایده از تمام قسمت های سازمان را تسهیل می کنند (چسبرو 2003 ؛ دسوزا 2011 ؛ نیر و همکاران 2009).

حمایت از این سرمایه گذاران داخلی و سایر کارمندان خود سازماندهی از منظر عملی بدان معناست که سازمانها مجبورند الف) ابزاری را فراهم کنند که به آنها امکان می دهد با شخصیت روزافزون شبکه ای و متصل نوآوری مطابقت داشته و از نوآوری های توزیع شده پشتیبانی کنند و ب) مصنوعات مناسب که این امکان را فراهم می کنند. برای ایجاد و برقراری ارتباط ایده های نوآورانه و پشتیبانی از نوآوری های ترکیبی.

شکل زیر موردی جنبه های اساسی شیوه های نوآوری دیجیتال را برجسته می کند و پاراگراف های زیر این جنبه ها را در متن ادبیات اخیر قرار می دهد. ما به دلیل اینکه شرکت می خواهد ناشناس بماند ، از یک نام مستعار استفاده می کنیم.

مورد شکلی  Case Vignette: تبدیل BITS به نوآوری دیجیتال

BITS بزرگترین ارائه دهنده نرم افزار بانکی خصوصی در سوئیس است. برای بیش از دو دهه ، مدل تجاری BITS توسعه ، توزیع و بهره برداری از سیستم بانکی اصلی اختصاصی آن بوده است. پس از نگرانی بیشتر اعضای هیئت اجرایی مبنی بر اینکه ممکن است چرخه عمر این محصول در برهه ای به اوج خود برسد ، BITS گامهایی را برای توسعه راه حلهای جدید در زمینه های تلفن همراه ، برون سپاری ، خدمات مالی و مشاوره برداشت.

در حالی که آنها در ابتدا یک راه حل نرم افزاری استاندارد برای نصب در محل مشتریان خود ارائه می دادند ، اخیراً BITS موقعیت خود را به عنوان یک پلت فرم فناوری دیجیتال تغییر مکان داد.

از نظر فنی ، این بدان معنی بود که سایر شرکت های تولید کننده نرم افزار می توانند نرم افزار خود را با هسته بانکی BITS و سایر نرم افزارهای شخص ثالث ادغام کنند. از نظر اقتصادی ، این به معنای یک مدل کسب و کار جدید بود که به BITS اجازه می داد تا با تبدیل شدن نرم افزار به محصول شبکه ، از سود برتر استفاده کند. اما همچنین به این معنی بود که آنها باید شروع به اشتراک گذاری پلت فرم خود با رقبای سنتی کنند.

همراه با تغییر مدل کسب و کار ، تغییر فرهنگ نوآوری ضروری شد. BITS خود را به عنوان رهبر نوآوری سوئیس معرفی کرده و سالهاست که بخش عمده ای از درآمد خود را بر روی نوآوری سرمایه گذاری کرده است. در حالی که در سالهای اولیه طبیعی به نظر می رسید که بنیانگذاران نوآوری ایجاد می کنند ، آنها اکنون ترجیح می دهند از ظرفیت های ابتکاری کارمندان خود استفاده کنند. این امر مستلزم شناسایی و حمایت از خلاقترین و کارآفرینترین کارمندان خود بود.

در تلاش برای ایجاد فرهنگ کارآفرینی (از مدیریت تا تمرین نوآوری دیجیتال) ، BITS شروع به ایجاد نمایشگاه هایی کرد که کارمندان می توانستند مفاهیم اولیه و نمونه های اولیه نوآوری را ارائه دهند و آنها یک فرایند نوآوری مبتنی بر فاز را پیاده سازی کنند. به طور خاص این به معنای استفاده از قابلیت انعطاف پذیری نرم افزار برای ایجاد مصنوعات متقاعد کننده نوآوری بود ، نمونه های برجسته برجسته (Ciriello و همکاران 2017) و PowerPoint (Ciriello و همکاران 2015). این مصنوعات نوآوری سپس بطور همزمان برای توسعه بیشتر ایده ابتکاری ، ایجاد جامعه حمایتی و ترغیب افراد اصلی در مدیریت BITS و در انجمن کاربران BITS بطور همزمان مورد استفاده قرار گرفت. در حالی که این رویکردها به طور طبیعی در فرهنگ BITS با گذشت زمان تکامل می یافتند ، آگاهی از این روش ها فرصت های جدیدی را برای حمایت از آنها فراهم می کرد ، به عنوان مثال ، ارائه ابزاری که فعالیت های غیررسمی غیررسمی را برای آنها شفاف کرده و به آرامی آنها را به روند رسمی توسعه انتقال دهد (Ciriello و همکاران . 2016) این بینش ها همچنین مانع از آن شد که اقدامات مدیریتی را که باعث از بین بردن عمدی شیوه های نوآوری می شود ، انجام دهند.

ویژگی شبکه ای نوآوری دیجیتال به این معنی است که سازمان ها می توانند به عنوان شبکه ای به هم پیوسته از افراد ، شیوه ها ، ابزارها و سایر منابع که با یکدیگر برای ایجاد راه حل های دیجیتال همکاری می کنند ، دیده شوند (سیریلو ، 2017). به عنوان مثال ، به اصطلاح مروجین ، کارکنانی هستند که به طور فعال و فشرده با تأمین منابع خاص ، مانند دانش تخصصی ، نفوذ سازمانی ، مهارت های ارتباطی و شایستگی های شبکه ای ، برای غلبه بر موانعی مانند موانع اداری یا کمبود منابع ، از روند نوآوری پشتیبانی می کنند. (فیچر 2009). و به اصطلاح کاتالیزورها کارمندانی هستند که با پشتیبانی ، تسهیل و ارتقا the نوآوری همکاران خود ، در فرآیندهای نوآوری نقشی منفعل دارند (Tortoriello و همکاران 2014). در یک زمینه نوآوری دیجیتال ، فراهم کردن فضاهای مناسب برای شبکه های اجتماعی به کارمندان اغلب در قالب مراکز ایده ای انجام می شود. مراکز ایده را می توان به عنوان پیوندی از خلاقیت جمعی درک کرد ، جایی که انواع مختلف کارکنان به طور آنلاین ایده های نوآوری را بصورت آنلاین یا آفلاین تولید ، اصلاح یا گسترش می دهند (Ciriello and Richter 2015) چنین مراکز ایده ای کانون خلاقیت جمعی است ، جایی که گروهی متصل به کارمندان ایده ها را بهم پیوند می دهند تا هم افزایی در سطح تیم ایجاد کنند.

اینها برای توانمندسازی کارمندان برای به اشتراک گذاشتن ایده در فضاهای دیجیتال (مانند سیستم عامل های رسانه های اجتماعی سازمانی یا برنامه های وب دفتری) ، فضاهای فیزیکی (مانند امکانات برای جلسات رسمی و بحث های غیررسمی) و همچنین در ترکیب فضاهای دیجیتال و فیزیکی مهم هستند. از طریق فناوری های اینترنت اشیا connected متصل می شود. (Ng و Wakenshaw 2017).

سازمان ها همچنین می توانند برای ایجاد و انتقال ایده هایشان ، مصنوعات مناسب را در اختیار کارمندان قرار دهند. این مصنوعات نوآوری دیجیتال به هر گونه نمایش مشخص نشده از یک راه حل جدید دیجیتالی پیش بینی شده اشاره می کند (Ciriello و همکاران 2017). ویژگی اساسی چنین مصنوعات این است که آنها می توانند به صورت ایده یا مفهوم انتزاعی آشکار شوند و بنابراین غالباً ظهور ، ناتمام و جزئی هستند. بدین ترتیب ، مصنوعات نوآوری دیجیتال می توانند ابزاری مهم برای تسهیل کارهای فردی در تهیه ایده اول (به صورت ترکیبی) و همچنین ارتباطات گروهی ، همکاری و تصمیم گیری در هنگام طراحی راه حل های دیجیتالی باشند (بادینلی و همکاران). 2012)

4 اجرای نوآوری های دیجیتال: از بهره برداری تا اکتشاف

در حالی که در بخش قبلی چگونگی درک بهتر توسعه نوآوری های دیجیتالی از منظر سازمانی به تصویر کشیده شده است ، این بخش تمرکز خود را بر پیاده سازی نوآوری های دیجیتالی قرار می دهد.

چگونه یک سازمان می تواند نوآوری های دیجیتال را در فعالیت های روزمره فناوری اطلاعات خود ادغام کند؟ در اینجا ، سازمان ها معمولاً با تنش بین بهره برداری (به عنوان مثال ، اداره و بهبود تدریجی تجارت موجود برای اطمینان از ماندگاری فعلی) و اکتشاف (یعنی نوآوری اساسی در زمینه های تجاری جدید برای اطمینان از زنده ماندن در آینده) (مارس 1991) مواجه هستند. گارتنر در مواجهه با چنین تنش هایی ، رویکرد مدیریت فناوری اطلاعات دو حالته 3 را پیشنهاد می کند. رویکردهای مدیریت برای نوآوری دیجیتال به جای قابل پیش بینی بودن ، تمرکز بر بهبود و نوسازی در مناطق کاملاً شناخته شده ، اکتشافی است و بر آزمایش تمرکز دارد.

در برابر چنین تنشهایی ، نوآوریهای دیجیتال چگونه واقعاً اجرا می شوند؟ تیم های پیاده سازی معمولاً شامل نمایندگان مشاغل ، نمایندگان کاربران ، متخصصان دامنه دامنه آدرس دهی شده ، متخصصان خارجی و به طور فزاینده محققانی از دانشگاه ها هستند. این تیم های بین رشته ای معمولاً نه تنها یک فرایند توسعه نرم افزار چابک را دنبال نمی کنند ، بلکه به عنوان بخشی از اقدامات نوآوری خود به طور سیستماتیک درگیر اکتشاف می شوند. ادبیات بین سه نوع این شیوه ها تمایز قایل می شود:

1. تیم ها با بکارگیری آنها در نمونه های اثبات مفهوم و اثبات ارزش ، پتانسیل فن آوری های جدید را کشف می کنند (Nunamaker et al. 2015). با این کار ، آنها سعی می کنند موارد استفاده امیدوار کننده را برای فناوری های نوظهور شناسایی کنند.

2. تیم ها با استفاده از روش ها یا چارچوب هایی مانند Design Thinking ، نیازهای کاربر را کشف می کنند (Brown 2008؛ Dolata and Schwabe 2016). در یک فرآیند تکراری آنها نیازهای کاربر را درک می کنند ، به سرعت نمونه های اولیه را توسعه می دهند و آنها را با کاربران ارزیابی می کنند. در سال های اخیر ، رویکرد اولیه مبهم تفکر طراحی به یک روش مهندسی اعمال شده توسط شرکت های بزرگی مانند SAP و IBM رسیده است ، و "طعم دهنده های" خاص طراحی تفکر آن را در مناطق مختلف فراتر از توسعه محصول کلاسیک ، مانند نوآوری خدمات قابل استفاده می کند ( براون و ویات 2010 ؛ پلاتنر و همکاران 2009).

3. تیم ها با پیوند دادن آنها به الگوهای جدید مدل کسب و کار (Osterwalder and Pigneur 2010) و آزمایش آنها در مطالعات آزمایشی ، قابلیت اقتصادی اقتصادی را کشف می کنند. در حالی که رویکردهای مدیریت موجود در درجه اول به فعالیتهایی که در نوآوری دیجیتال اتفاق می افتد متمرکز هستند ، اما این موضوع منوط به گفتمان علمی است که چگونه باید از این فعالیتها پشتیبانی شود (سیریلو و همکاران 2017). این فرصت را برای دانشمندان علوم طراحی فراهم می کند تا دانش مبتنی بر نسخه را تهیه کنند ، که می تواند توسط متخصصان برای طراحی راه حل برای مشکلات مدیریتی (ون آکن 2004) در زمینه نوآوری دیجیتال استفاده شود.

5 پیشرفت نوآوری دیجیتال بیشتر

نوآوری دیجیتالی پدیده ای چند وجهی است که بینش مطلوبی را برای تحقیقات بین رشته ای ارائه می دهد. در این مقاله ، ما دیدگاه هایی از مدیریت نوآوری ، نوآوری دیجیتال و تئوری عمل را گرد هم آورده ایم. ما استدلال می کنیم که این سه دیدگاه به خوبی مکمل یکدیگر هستند و مسیری را برای درک و بهبود مدیریت و عملکرد نوآوری در عصر دیجیتال ترسیم می کنیم. ما مطالعه این همه ویژگی معرفی شده در بالا از نوآوری دیجیتال را امیدوار کننده می دانیم. شکل 2 نمای کلی از زمینه های تحقیقاتی امیدوار کننده در نوآوری دیجیتال را ارائه می دهد و پاراگراف زیر س questionsالات تحقیق مربوطه و توضیحات بیشتر را ارائه می دهد.

وقتی نوبت به نوآوری می رسد ، درک بهتر نقش دوگانه مصنوعات دیجیتال به عنوان وسیله و هدف مهم است. چگونه این مصنوعات بخشی از اقدامات نوآوری هستند و چگونه محصول این شیوه ها هستند؟ با توجه به برخی از شیوه های خاص ذکر شده قبلی ، لازم است بیشتر مطالعه شود که چگونه مصنوعات دیجیتال می توانند از شبکه های اجتماعی و تعامل در شیوه های نوآوری دیجیتال پشتیبانی کنند و همچنین چگونه کارمندان از مصنوعات دیجیتال برای انتقال ایده ها استفاده می کنند. به طور خاص ، آثار باستانی چگونه از داستان سرایی ، اقناع ، تصمیم گیری و انتقال دانش در سازمان ها پشتیبانی می کنند؟ چگونه مصنوعات دیجیتالی شیوه های نوآوری را امکان پذیر و محدود می کنند؟

وقتی صحبت از طراحی معماری های پلتفرم فناوری دیجیتال می شود ، De Reuver و همکاران. (2016) خواستار تحقیق بیشتر در مورد درک معماری سیستم عامل های دیجیتال و نحوه طراحی آنها هستند.

علاوه بر این ، آنها خواستار تعریف دقیق تر مفاهیم و مطالعات دقیق دقیق در مورد قدرت تحول و تأثیر آنها بر زندگی روزمره هستند. همانطور که می خواهیم پلت فرم نوآوری ایجاد شده در دهه گذشته را درک کنیم ، فناوری های بلاکچین درک ما را که تاکنون توسعه یافته است به چالش می کشند (Beck، 2018). کمبود دیجیتال (Miscione و همکاران 2017) برای نوآوری های دیجیتال به چه معناست؟ آیا سازوکارهایی برای تولید معاملات و حقوق وجود دارد؟ کنترل غیرمتمرکز برای سیستم عامل ها به چه معناست؟ نقش تولید و همگرایی در این فناوری های دیجیتال چیست؟ اقدامات سازمانی مناسب برای ایجاد نوآوری های دیجیتالی چیست و چگونه سازمان ها می توانند ظهور نوآوری های دیجیتالی ناشی از خلاقیت کارکنان خود را فراهم کنند؟

وقتی صحبت از شیوه های مختلف سازمانی مناسب می شود ، جالب است که بررسی کنید چگونه صورت های فلکی مختلف مردم ، مکان ها و زمان ، خلاقیت جمعی را تحریک می کنند. انواع مختلف تأثیر اجتماعی در سازمانها وجود دارد و تأثیر مصنوعات دیجیتال بر تعاملات اجتماعی چیست؟ در چه زمان ها و در چه مکان هایی مردم ایده ها را بیان می کنند؟

مقاله علمی بالا اثر دکتر جواد رادسعید از جوانان برگزیده کشوری است. وی دارای دکتری فناوری اطلاعات، کسب و کار هوشمند، کارشناسی ارشد فناوری اطلاعات و سیستم های اطلاعاتی پیشرفته و کارشناسی مهندسی صنایع، برنامه ریزی و تحلیل سیستم ها است. 

دکتر رادسعید فعالیت های مختلفی را در طی سالیان کاری تجربه کرده است که ریاست مرکز فناوری اطلاعات و ارتباطات وزارت راه و شهرسازی، مشاور مدیرعامل و مدیر آمار اطلاعات و کنترل پروژه شرکت عمران شهرهای جدید وزارت مسکن و شهرسازی، عضویت در هیئت مدیر شرکت های بانکی دی، رفاه و انصار، رئیس اداره مدیریت عملکرد و بهره وری بانک دی و مشاور شرکت کشت و صنعت نگین سبز آببر از جمله آنها است. 

همچنین وی بازیکن سابق تیم های فوتبال باشگاه فرهنگی ورزشی پرسپولیس و شاهین تهران بوده است.
 

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر هستید
https://github.com/igoshev/laravel-captcha

نظرات

انتشار یافته: 0
در انتظار بررسی: 0
غیر قابل انتشار: 0